الان داشتم آهنگ ابی و گوش می دادم که یاد یک داستان قدیمی افتادم، به اسم دلتنگی

Í Í Î Î

پنداری هر ضربه را به اندازه ی شلاق بی رحم زمان دردناک و جانگداز می یافت
قلبش در حال شکستن بود و کمرش در حال خم شدن
دل به صدای سنگین تبر که به کمرش می کوبید سپرد
طنین خرد شدن تکه تکه از بدنش را زیر ضربات سخت تبر می شنید
برای لحظه لحظه از زندگی سر سبزش دلتنگی می کرد، برای آن قناری که شاخه های درخت را از آن خود و صدای خود را از آن درخت می دانست... برای جوانی که خلوت خود را با درخت تقسیم میکرد
برای همه و همه و حتی برای تکه چوبی که روزی در پای درخت افتاده بود و امروز برای شکستن کمر درخت -  کمر به آهن بسته بود!

™˜™˜

به نظر من آدم ها همیشه بزرگترین ضربه های زندگیشون و از کسانی میخورن که میشناسنشون

مثل ابن درخت که به کمک یک تیکه از چوب های خودش نابود شد!

نظر شما چیه؟

نظرات 15 + ارسال نظر
خسروپرویز سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:30 ق.ظ http://khosrowparviz.blogsky.com

درود بر شما!

تاریخ٬ تکرار تجربه‌هاست... روزی زسر سنگ عقابی به هوا خاست... بدرود!

پریدخت سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:13 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام آرمین جان

مـن از بیگـانگـان هـرگـز ننالـم
که هر چه کرد با من آشنا کرد !!! ...

موفق باشی .

جلالی سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:29 ب.ظ http://jalali.blogspot.com

بسوزند چوب درخنان بی بر
سزا خود همین است مر بی بری را
البته :
شیشه نزدیک تر از سنگ ندارد خویشی
هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است

مینا آلبالو چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:15 ق.ظ http://mina-albalooo.blogsky.com/

آرمین عزیز ،
امید وارم که الان احساس شما مثل احساس این درخت بیچاره نباشه.
همیشه صاف و بی خط باشه . مثل دفتر نقاشی دختر من که امروز با قیچی جدیدش کمر به قتلش بسته بود.
:))
اومدم درستش کنم بد تر شد.
ولی منظورم همون اولی بود.

دیبا چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:36 ق.ظ http://http:/arminy.blogsky.com

سلام اونایی که میشنا سیم عمدی یا غیر عمدی آدمو میشکنن ولی آدم از همه زودتر میبخشتشون

زندگی(خانومی) چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:45 ق.ظ http://sokhaneheshgh.persianblog.com

بله من با خسرو پرویز موافقم.....

سینوس چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:25 ب.ظ http://sinus.blogsky.com

به نظر منم همین طور هست که گفتی.آدم ها همیشه بزرگترین ضربه های زندگیشون و از کسانی میخورن که میشناسنشون
ولی چه میشه کرد.
مرسی که به من سر میزنی.
موفق باشی

مهدی چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:44 ب.ظ http://mehdinoon.persianblog.com

سلام مرسی که سر زدید آدم همشه ضر به های زندگی را از کسانی میخوره که بشتر براشون سر ملیه گذاری میکنه نه؟؟

پریسا چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:32 ب.ظ http://www.parisssa.blogspot.com/

کتاب "درخت بخشنده" رو خوندی؟از شل سیلور استاین :)

الهام چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:12 ب.ظ http://elham85.blogsky.com

داداش آرمین به نظر من آدم بزرگترین ضربه ها رو از عزیز ترین ها می خوره نه نزدیک ترین ها

حمید پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:42 ب.ظ http://hamidtajdini.persianblog.com

تبلیغات رایگان شروع شد.

امید آنلاین پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:43 ب.ظ http://omid-online.blogsky.com

عرض خواصی ندارم!
گفتم یه چیزی بگم لال از دنیا نرم!
همین!

اروند پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:50 ب.ظ http://www.arvand.net

حال پریشون من و ندیدی و بیا ببین!!!!
ابی همین دیگه! همش ادم یاد خاطرهاش میندازه

فیروزه جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:47 ب.ظ http://firoozeh.blogsky.com

خیلی خیلی به حرفی که زدی اعتقاد دارم

ایران امروز شنبه 12 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:41 ق.ظ http://30yasat.blogsky.com

حرفت را قبول درام.
موفق باشی..............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد