الان داشتم آهنگ ابی و گوش می دادم که یاد یک داستان قدیمی افتادم، به اسم دلتنگی
Í Í Î Î
پنداری هر ضربه را به اندازه ی شلاق بی رحم زمان دردناک و جانگداز می یافت
قلبش در حال شکستن بود و کمرش در حال خم شدن
دل به صدای سنگین تبر که به کمرش می کوبید سپرد
طنین خرد شدن تکه تکه از بدنش را زیر ضربات سخت تبر می شنید
برای لحظه لحظه از زندگی سر سبزش دلتنگی می کرد، برای آن قناری که شاخه های درخت را از آن خود و صدای خود را از آن درخت می دانست... برای جوانی که خلوت خود را با درخت تقسیم میکرد
برای همه و همه و حتی برای تکه چوبی که روزی در پای درخت افتاده بود و امروز برای شکستن کمر درخت - کمر به آهن بسته بود!
به نظر من آدم ها همیشه بزرگترین ضربه های زندگیشون و از کسانی میخورن که میشناسنشون
مثل ابن درخت که به کمک یک تیکه از چوب های خودش نابود شد!
نظر شما چیه؟
درود بر شما!
تاریخ٬ تکرار تجربههاست... روزی زسر سنگ عقابی به هوا خاست... بدرود!
سلام آرمین جان
مـن از بیگـانگـان هـرگـز ننالـم
که هر چه کرد با من آشنا کرد !!! ...
موفق باشی .
بسوزند چوب درخنان بی بر
سزا خود همین است مر بی بری را
البته :
شیشه نزدیک تر از سنگ ندارد خویشی
هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است
آرمین عزیز ،
امید وارم که الان احساس شما مثل احساس این درخت بیچاره نباشه.
همیشه صاف و بی خط باشه . مثل دفتر نقاشی دختر من که امروز با قیچی جدیدش کمر به قتلش بسته بود.
:))
اومدم درستش کنم بد تر شد.
ولی منظورم همون اولی بود.
سلام اونایی که میشنا سیم عمدی یا غیر عمدی آدمو میشکنن ولی آدم از همه زودتر میبخشتشون
بله من با خسرو پرویز موافقم.....
به نظر منم همین طور هست که گفتی.آدم ها همیشه بزرگترین ضربه های زندگیشون و از کسانی میخورن که میشناسنشون
ولی چه میشه کرد.
مرسی که به من سر میزنی.
موفق باشی
سلام مرسی که سر زدید آدم همشه ضر به های زندگی را از کسانی میخوره که بشتر براشون سر ملیه گذاری میکنه نه؟؟
کتاب "درخت بخشنده" رو خوندی؟از شل سیلور استاین :)
داداش آرمین به نظر من آدم بزرگترین ضربه ها رو از عزیز ترین ها می خوره نه نزدیک ترین ها
تبلیغات رایگان شروع شد.
عرض خواصی ندارم!
گفتم یه چیزی بگم لال از دنیا نرم!
همین!
حال پریشون من و ندیدی و بیا ببین!!!!
ابی همین دیگه! همش ادم یاد خاطرهاش میندازه
خیلی خیلی به حرفی که زدی اعتقاد دارم
حرفت را قبول درام.
موفق باشی..............