۶ ۴ S

اون روز یک کتاب ِ جدید گرفتم نوشته پایین و از تو اون نوشتم. اسمش اینه • رویاهایت را رها مکن. راستی شما چقدر رویایی هستین؟ اصلا دوست دارین باشین! من که خودم یه دنیا دارم که فقط مال ِ خود ِ خودمه، خیلی هم دوسش دارم. بسه دیگه حالا فعلا یک قسمت از اون کتاب و یه شعر خوشکل از شهریار قنبری و بخونید تا بعد، چون منو اگه ولم کنن همش می خوام حرف بزنم

 

™ ˜ — – ™ ˜ — –

 

نمی توانیم آنگونه که دیگران می گویند باشیم. باید به خود گوش فرا دهیم. جامعه، خانواده، دوستان و همراهان، هیچ یک نمی توانند بگویند که چه کنیم. تنها ماییم که میدانیم و تنها ماییم که می توانیم، آنچه برای ما نیکوست در پیش بگیریم. پس هم اکنون آغاز کن. باید سخت بکوشی، باید از سدهای بسیار گذر کنی، ناگزیری با قضاوت مردم ِ زیادی روبرو شوی، و ناگزیری که پیش داوریهایشان را نادیده بگیری، اما... !هر آنچه که می خواهی می توانی بدست آری، اگر چنان که باید بکوشی، پس بیدرنگ آغاز کن و زندگی را آنگونه که اندیشیده ای بدست آور، و به آن بورز

 

ÖÕÖÕÖÕÖÕÖÕ



روی
این کلیک کنید و همش و بخونید

۵ ۴ A

ضرب المثلی است قدیمی که می گوید: کسی که کاری نمی کند اشتباه هم نمی کند. جوهر این گفته در واقع این است که، حتی اگر بسیار کوشش کنی باز از بروز لغزش ها چاره ای نیست و اگر خطرهای بسیار کنی، باز هم امکان خطا اینجا و آنجا هست. اما از یاد مبر، اگر پیگیر باشی در نهایت به مقصود دست خواهی یافت، و اگر گاهی در راه فرو افتی، از فرو افتادنت بیشتر از ایستادنت می آموزی. پس بکوش و بساز و دریاب آنچه که می توانی

 باشی.

نظر ِ شما چیه؟

۴ ۴ B

با امروز روزه پنجم ِ که تو خونه تنهام. این تلفن که روزی هزار بار زنگ می زد چند روزه ساکت شده، فقط چند بار مامانینا زنگ زدن، گفتن کارشون تا دو هفته دیگه طول می کشه! آشپزخونه پره از ظرف های کثیف. آخه من که تا حالا توعمرم یدونه ظرفم نشستم چیکار کنم با این همه ظرفِ کثیف؟ اون روزه اول پیش خودم گفتم آشپزی که سخت نیست، چند تا چیز و با هم قاطی می کنی و می خوری  ó ولی اون ماهی تابه ی سوخته که کنار آشپزخونه افتاده بهم ثابت کرد که اینکاره نیستم. مامان فریزر و پر کرده از غذاهای جور واجور که فقط کافیه گرمشون کنم، ولی چون حوصله ظرف شستن و ندارم زیاد سراغشون نمیرم. نمیدونم الان با چی زنده ام، هرچیه باید از اون پوست تخم مرغها و قوطیهای کنسرو تو سطل آشغال پرسید. تازه گی ها تو فکر اینم برم یک عالمه ظرف یه بار مصرف بگیرم- چون هرچی باشه دیگه نمی خواد شسته بشن. کاش ماهی تابیه یک بار مصرف هم بود>> حیف که هنوز اختراع نشده. اِ اِ اِ چرا نشستین! آره با شمام، شمایی که مثل من هستین. زود بلند شین برین اختراع کنین که بعدا به دردتون می خوره ها . دیگه خوابم میاد و حوصله نوشتن ندارم، میرم بخوابم حداقل اینجوری زمان زودتر میگذره  Felan bye bye