کامپیوتر زن است یا مرد؟
کلیه دختر ها جنس کامپوتر را به دلایل زیر مرد اعلام می کنند:
1- وقتی به آن عادت می کنیم گمان می کنیم که بدون آن قادر به انجام کاری نیستیم.
2- با آنکه داده های زیادی دارند، نادانند
3- قرار است مشکلات را حل کنند، ولی در بیشتر اوقات معضل اصلی خودشانند.
4- همین که پایبند یکی از آنان شدید، متوجه می شوید که اگر صبر کرده بودید، مورد بهتری نسیبتان می شد.
کلیه پسر ها جنس کامپوتر را به دلایل زیر زن اعلام می کنند:
1- بغیر از خالق آنها کسی از منطق درونی آنها سر در نمی آورد.
2- کسی از زبان ارتباطی بین آنها سر در نمی آورد.
3- کوچکترین اشتباهات را در حافظه بلند مدت خود ذخیره می کنند، تا بعد تلافی کنند.
4- همین که پایبند یکی از آنها شدید، باید تمام پولتان را صرف خرید لوازم جانبی آنها بکنید.
اگه شما می خواستین جنسیت اونو معرفی کنید چی می گفتین!؟
برویم جاده روبروی ماست.
امن است من آن را آزموده ام- این گام های من آن را آزموده اند- قدم واپس مکشید.
کاغذها را بگذارید که نانوشته بمانند بر میز، و کتاب ها را بر طاق خانه رها کنید، برنگشوده.
بگذارید که ابزار به کارگاه بماند و پول ها را کسب نشده واگذارید.
بگذارید مدرسه ها را، و آموزگاران را که فریاد کنند، جه باک!
واعظان بر منبر وعظ کنند، وکلا در محکمه استغاثه گیرند و قاضیان به تبیین قانون بنشینند.
آری رفیق، من دست خود را به تو می دهم، و عشقم را با تو تقسیم خواهم کرد.
من خود را به تو می دهم بجای هر خطابه وهر قانون
آیا خود را به من خواهی داد؟
با من سفر خواهی کرد؟
با هم خواهیم بود آیا همه ی عمر را . . . تا آنجا که زنده ایم؟
مهربانی یعنی آن عمل صمیمانه . . . چیزی فراتر از لبخندی دوستانه . . . که به انسانی در این جهان آسایش تحفه می دهد . . . و این زندگانی را ارزشمند می کند . . . شاید که ارزانیِ اقبالی باشد . . . یا که حتی بخشی از یک سکه ی یک تومانی . . . یا خدمتی کوچک که سخاوتمندانه عرضه می شود . . . شاید کسی آن را تقاضا کند . . . یا که اندیشه ی آن در ذهن خودمان خلق شود . . . به هر تقدیر راهش همین است . . . بخشایش ما اینطور بروز می کند . . . این یعنی کمی فداکاری . . . که ما از انجامش خوشحال می شویم . . . و آسمان را انگار کمی روشن تر می کنیم . . . برای خاطر کسی دیگر . . . و اغلب آن را اینطور به حساب می آوریم . . . چیزی که ار آن ماست و گسترده اش می داریم . . . چرا که هیچ عملی فراتر از این نیست، . . . یاری دادن به یک دوست.