۱ ۴ E

کاش پنجره ای می ساختم، پنجره ای که همه ی آدم ها دنیا رو از پشت اون نگاه کنن. حتما اون دنیایی که از پشته پنجره پیداست مثل این دنیا پر از غم و غصه نیست، تو اون دنیا دشمنی بی معناست، عشق و دوستی به معنای حقیقی خود هستند و هیچ دلی توسط دلی دیگر شکسته نمی شود. اما نه! دل ِ من اگر نشکند پس چگونه درک خواهد شد؟

کسی نمی تواند از پشت مردمک چشم شما دنیا رو مانند شما ببیند، حتی اگر هم می توانست باز هم شما رو درک نمی کرد چون این طرز فکر ماست که راه زندگی و بهمون نشون میده، نه بینش ما نسبت به زندگی!

 

راستی دلم خیلی تنگ شده بود

دیگه کم کم داشتم مردیده میشدم

الانم که از نظرات و آرشیو خبری نیست

حالا باز خوب شد خودش اومد!

 

 

۰ ۴ F

امان از دست این استادها، وقتی نمی خوای ببینیشون همیشه جلوی چشمتن ولی برعکس وقتی باهاشون کارداری غیبشون می زنه. بدتر از اون وقتی نمره ها رو می زنن یکیشونم نمیشه پیدا کرد، انگاری آب میشن میرن تو زمین!

اون روز رفتم نمره ها رو زده بودن. جاتون خالی کلی ورزش کردم از بس پشت این پنجره و اون پنجره، این طبقه و اون طبقه دویدم و بالا پایین رفتم. آخرش هم دیدم این مهندس اکبری ( به قول بچه ها اَچبری) لطف فرمودن و بانی شدن تا من برای اولین بار طعم افتادن و تجربه کنم، دیجیتال بهم داده بود 5/9 . اِ اِ اِ اِ خجالت نمی کشه آخه نیم نمره چی بود که به خاطرش من و انداخت! منم یه قیافه حق به جانب گرفتم و رفتم یک اعتراض بالا بلند نوشتم و تقدیم کردم ولی با این حال این اکبری که من میشناسم شاید نیم نمره ازم کم کنه ولی نیم نمره بهم نمیده که نمیده.

راستی شما تا حالا افتادین؟

چه مزه ای میده، خوشمزست؟!


³
³ ³ ³ ³
 
 
 

اینجا رو کلیک کنید همش و بخونید ضرر که نمیکنین، میکنین؟

۹ ۳ G

سلام، من اومدم

خیلی ممنون از حرف های قشنگتون

دلم واسه وبی جون و شما دوستای خوب و مهربونم  تنگ شده بود
   

کم کم وبلاگِ خونم داشت کم می شد

  

××××××

 

اون متن پایین خیلی قشنگِ




اگه میخواین همش و بخونید اینجا کلیک کنید