زندگی رسم خوشاندیست
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
زندگی پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاده من و تو برود
زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد
زندگی سوت قطاریست که در خواب پلی می پیچد
زندگی گل به توان ابدیت
زندگی ضرب زمین در ضربان دلهاست
زندگی هندسه ساده تکرار نفسهاست
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است
آری آری زندگی زیباست
Remember the five simple rules to be happy:
1.Free your heart from hatred
2.Free your mind from Worries
3.live simply
4.Give more
5.Expect less
پنج قانون ساده شاد بودن را به یشا داشته باش:
1.قلب را از نفرت آزاد کن
2.ذهنت را از نگرانی آزاد کن
3.ساده زندگی کن
4.بیشتر بده
5.کمتر انتظار داشته باش
No one can go back and make a brand new start . Anyone can start from now and make a brand new ending.God didn"t promise days without pain , laughter without sorrow , sun without rain , but he did promise strength for the day , comfort for the tears , and light for the way
هیچکس نمی تواند به عقب برگردد و شروع جدیدی داشته باشد.هر کس می تواند از حالا شروع کند تا پایان جدیدی بسازد.خداوند قول روز بدون درد + خنده بدون غم + آفتاب بدون باران را نداد.اما توان برای آنروز+ نوازش برای گریه و نور برای راه را قول داد.
Disappointments are like road humps , they slow you down a bit but you enjoy a smooth road afterwards.Don"t stay on the humps too long.move on!
When you feel down because you didn"t get what you want , just sit tight and be happy , because God is thinking of something better to give you.
نارضایتی ها مانند برامدگی های جاده هستند آنها سرعت تو را کمی کم می کنند اما تو بعد از آن از جاده نرم لذت می بری.روی برآمد گی ها زیاد نمان حرکت کن ! وقتی از اینکه آنچه را که می خواستی بدست نیاورده ای افسرده ای فقط محکم بنشین و شاد باش چون خداوند در فکر دادن چیزه بهتزی به تو می باشد.
When something happens to you , good or bad , consider what it means.there's a purpose to life's events , to teach you who to laugh more or not to
You can"t make someone love you , all you can do is be someone who can be loved , the rest is up to the person to realize your worth.
زمانی که اتقاق خوب یا بدی برایت رخ می دهد معنی اش را در نظر داشته باش.منظوری در اتفاقات زندگی هست که به تو یاد بدهد که چطور بخندی یا چطور کمتر گریه کنی.تو نمی توانی کسی را مجبور به دوست داشتن خود کنی فقط می توانی شخص دوست داشتنی ای باشی بقیه به آن شخص ربط دارد که ارزش تو را تشخیص بدهد.
The measure of love is when you love without measure.in life there are many rare chances that you"l meet the person you love and loves you in return.
So once you have it don"t ever let go , the chances might never come your war again.
اندازه گیری عشق آن است که بدون اندازه دوست داشته باشی.در زندگی موقعیت های نادری یافت می شود که شخصی را ملاقات کنی که دوستش داشته باشی و او هم در ازایش دوستت داشته باشد. بنابر این وقتی یافتی آن را از دست مده شانس ممکن است دیگر هرگز به سمت تو نیاید.
Is better to lose your pride to the one you love , than to lose the one you love because of prid.We spend to much time looking for the right person to love or finding fault with those we already love , when instead we should be perfecting the love we give.
بهتر است که غرورت را بخاطر کسی که دوست داری از دست بدهی تا اینکه بخاطر غرور کسی را دوست داری.ما زمان زیادی را صرف می کنیم تا شخصی مناسب برای دوست داشتن بیابیم یا ضعف های کسانی را که دوست داریم پیدا کنیم . در حالی که باید به جای آن عشقی را که می دهیم کامل کنیم.
When you truly care for someone , you don"t look for faults , you don"t look foe answers , you don"t for mistakes. Instead you fight the mistakes , you accept the faulth , and you overlook the excuses.Never abandon an old friend you will never find one who can take this place.Friendship is like wine , it gets better as it grows older.
زمانی که تو واقعا برای شخصی ارزش قائلی به دنبال ضعف ها نمی گردی به دنبال جواب ها نیستی.در عوض با اشتباهات می جنگی ضعف ها را می پذیری و به بهانه ها توجه نمی کنی.هرگز یک دوست قدیمی را دور نینداز.تو هرگز نمی توانی او را جایگزین کنی.دوستی مانند شراب است با کهنه شدن بهتر می شود.
پس بیا شاد زیستن را فرابگیر و بیاموز. به زندگی عشق بورز که هرچه بیشتر عشق بورزی بیشتری.عشق را برای زندگی بخواه نه زندگی را برای عشق
چون که زندگی رسم خوشایندیست........
امروز تو فکر این بودم که نکنه این وبلگ 2 روزه روزه آخره عمرش باشه آخه بین خودمون باشه
کفگیرم خورده بود ته دیگ و نمی دونستم درباره چی مطلب بنویسم البته از اونجایی که این کفگیره ما
چوبی بود به ته دیگ خورد اما دیگ خراب نشد.
همین موقع چشمم به روزنامه دیروز افتاد که گوشه اتاق تک و تنها نشسته بود همینطور که داشتم
ورقش میزدم مطلبی در باره رنگها دیدم که بنظرم جالب اومد به خودم گفتم آرمین بپر که وبلگت 3
روزه شد .
* * * *
ازروانشناسی رنگها چه می دانید
آبی : نماد وظیفه شناسی است. سوخت و ساز قعالیت های شیمیایی بدن را کند تر می کند. آدم ها در
اتاقی که رنگ اون ابی است کاره مفیده بشتری انجام میدهند. مطالات نشان داده است که وزنه
بردارانی که لباس آبی می پوشند وزنه های سنگین را بهتر بلند میکنند. این رنگ حاکی ازاعتماد
اطمینان وابستگی و آرامش است.
قرمز : قرمز طبیعت خلاف آبی دارد. قرمز قویترین رنگ است این رنگ ضربان قلب را افزایش می
دهد و تنفس را شدیدتر میکند و حاکی از هیجان نیرو سرعت و خطرپذیری بالاست.
زرد : زرد دوستان معمولا خونگرم و شادند و نوعی خوشبینی ذاتی دارند. البته در اتاق های که زرد
رنگند کودکان بیشتر گریه میکنند. چشم انسان برای تشخیص این رنگ انرژی بسیاری صرف میکند
و نگاه کردن به آن تمرکز را بالا می برد همچنین بر خلاف رنگ آبی سوخت و ساز و بیشتر میکند.
* * * *
حالا این ستا رنگ و داشته باشید تا بعد
یکشنبه سره کلاس Mr Akbari بخوانید اچبری (به قول بچه ها) نشسته بودیم که
چشمتون روزه بد نبینه انگار همه از جمله خودم منتظر شنیدن این کلمه (جلسه آخر)
بودن یدفه ای کلاس رفت رو هوا خلاصه پس از یکسری جنگ های داخلی که منجر
به شهادت 2تن از دوستان درراه فرجه (به خاطر اینکه اون وسطا یه چیزایی گفتن که
به گوشه استاد رسید) شد
تونستیم استاد و رازی کنیم که جلسه بعدی تشکیل نشه البته به شرط اینکه اگه حتی
یک نفر هم بیاد کلاس بقیه غیبت بخورن.تا اینجا همه چیز بر وقف مراد بود که این
آقا ایمان ما (همونی که همیشه جاش روبروی میز استاده) بلند شد و گفت : استاد ما
میخوایم از کلاس استفاده کنیم هفته دیگه هم میایم...........من درحالی که دهنم 6 متر
باز مونده بود استاد و میدیدم که چشماش از حدقه در اومده بود.آخه یکی نیست به این
ایمان خان بگه مگه آدم چقدر میتونه پاچه خواری وکنه!اینطوری شد که ONLY
بخاطر 2 ساعت کلاس دیجیتال که ایمان برامون ترتیب داده بود بیستمون سیزده شد.