آرمین، برای همیشه از اینجا رفت. از اینجا و از تمام پهنه ی این دنیای مجازی ... اسم این رفتن را  .: اتفاق مهم :. نمیگذارم که نه اتفاق است و نه مهم. که هیچ چیز در جهان اتفاقی نیست ... همچنان که بودن، و همچنان که نبودن، و همچنان که ...  شاید دیگر روز، جبری دیگر به نوشتنم خواند و همیشه ام همیشه نشد ... و شاید هم شد. فرایند این جبر به کجا بکشاندم را نمیدانم اما امروز، به قصد همیشه،‌ خواهم رفت. باید بگویم که خیلی دوستتون دارم- از شما دوستان عزیزم خیلی چیزها یاد گرفتم. ازتون ممنونم. امیدوارم همیشه موفق باشید -  خداحافظ

چون به دنیا آمدم، جاده ای بلند در انتظارم بود
فلک مرا بر دوش خود سوار کرد تا راه را نشانم دهد
چون بزرگتر شدم، در کنار فلک راه پیمودم
اکنون مدتی‌است که فلک بر شانه های ضعیفم سنگینی میکند
میگویم من هنوز راه را بلد نیستم، اما توجهی نمیکند...

سلام، خوبین؟ شب یلدا خوش گذشت؟
 من که تنها تو خونه بودم آخه فرداش میان ترم ِ فیزیک داشتم

راستی هاردم سوخت، همه ی فایلام...
 این یکی هم که گرفتم 2 مگ بدسکتور داره

زمستون من که اینجوری شروع شد

امیدوارم زمستون ِ خوب و گرمی داشته باشین

داشت یادم میرفت، اینجا و ببینید قشنگه